پول همه چیز دنیای معاصر را پیچیده می کند و روی همه ناظران تاثیر می گذارد .امکان ندارد زمان مشاهده ی یک اثر در یک پیش نمایش حراج به براورد قیمت ان نگاه نکنیم .این براورد به قطع روی اینکه اثر را چگونه تاویل کنیم تاثیر می گذارد .
هنر مندان از میانه ی قرن هجدهم یعنی زمانی که اشراف زادگان و حکام دیگر مهم ترین حامیان هنر نبودندنظرات منفی نسبت به ارتباط پول وهنر داشتند.هنرمندان امروزی هم از اقتصاد بازار هنر و اهمیت هنربه عنوان کا لایی برای نمایش جایگاه وثروت تنفر دارند .متاسفانه با این دغدغه ی هنرمندان نمی توان کاری کرد .و دنیای هنر باید از جایی منابع مالی دریافت کند .این شرایط فقط وقتی تغییر می کند که دولت ها تنها خریداران اثار هنری باشند وگرنه دلالان و مجموعه داران و سرمایه گذاران کسانی اند که پول را به هنر تزریق می کنند هنر مندان مجبورند انتخاب اثار بر اساس جایگاه یا سرمایه راقبول کرده و بپذیرند که اهمیت اثار بسته به حساب بانکی مجموعه دار انهاست .
مثلا وقتی یک مجموعه دار وارد خانه دوستش می شود و انجا روی دیوار سیلک اسکرینی از سوپ کمپیل با برچسب پاره شده اثر وارهول می بیند با خودش فکر نمی کند “وای دوستم عجب سلیقه پیشرویی داره”بلکه “دوستم خیلی پولداره”
وقتی برای درک هنرنیازی به تاریخ هنر نیست و به یاد داشتن اخرین قیمت اثار در حراج هاکافی است. لذت بردن از هنر اسان است .به گفته رابرت لرمن “در دنیا مقدار پول از مقداراثار هنری مهم بیشتر است پس اگر به دنبال یک اثر مهم هستید باید اماده خرج کردن باشید “.