نسل اول نقاشان نوگرا بیشتر اموزش دیده ی اروپا بویژه فرانسه بودند .و با مکتب های نقاشی مدرن نظیر امپرسیونیسم ،کوبیسم ،اکسپرسیونیسم اشنا بودند .و به نوعی این مکتب ها را وارد فرهتگ هنری و تجسمی ایران کردند .و با تلفیق هنر غرب و ایران در صدد مدرن کردن هنر نقاشی ایران برامدند.
افکار و اثار این نسل اگر چه تلفیقی از مکتب های غربی و مضامین ایرانی شده بود اما نه غربی بود و نه ایرانی .و از طرف دیگر در تضاد با اثار نگارگری سنتی و مکتب کمال الملک قرارداشت .و از همین میان جدال سنت و مدرن در جامعه هنری به ویژه هنرهای تجسمی بالا گرفت .
به مرور در دهه ی ۱۳۴۰نقاشان نوگرا در جامعه هنری توانستند موقعیت خود را تثبیت کنند و جدال میان سنت گرایان و نوگرایان جای خود را به بحث برای یافتن هنر ترکیبی داد .هنر و نقاشی که تلفیقی از سنت نگارگری و نقاشی مدرن باشد .اما جنبه ایرانی بودنش را حفظ کند .و بتواند ایرانیت خود را در برابر هنر غرب به رخ بکشد و گونه ای نمونه وار از هنر ناسیونالیست ایرانی باشد.
مکتب سقاخانه با تلفیق هنر سنتی و مدرن نقاشی معاصر ایران را تا حد زیادی از رکود و سردرگمی که در دهه های اخیر بدان دچار بود به در اورد .و در عرصه های ملی و جهانی شکوفا ساخت .کسانی مانند زنده رودی ،پرویز تناولی ، فرامرز پیلارام ،صادق تبریزی ،مسعود عربشاهی ،منصور قند ریز ،ناصر اویسی اعضای مطرح این گروه را تشکیل دادند .
گروه سقاخانه اوایل دهه ۴۰ به بعد کارش را به عنوان یک گروه از نقاشان نوگرا در تهران شروع کرد .برخی گروه سقاخانه را اولین گروه به معنای واقعی د ر نقاشی معاصر ایران محسوب می کنند.